تحلیلی بر عوامل مؤثر در تصمیمات تحصیلی دانشجویان با رویکرد شناختی (موردنگاری: دانشجویان دانشگاه تهران)

نوع مقاله : علمی - پژوهشی

نویسندگان

1 استاد اقتصاد آموزش دانشگاه تهران، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، تهران، ایران

2 استادیار دانشکده اقتصاد و حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز

3 دانشیار سنجش و پژوهش، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران

4 دانش آموخته دکتری اقتصاد و مدیریت مالی آموزش عالی، گروه مدیریت و برنامه ریزی آموزشی، دانشکدة علوم‌تربیتی و روان‌شناسی، دانشگاه تهران،

10.48308/mpes.2024.234452.1422

چکیده

هدف: دانشجویان در طی دوران تحصیلی خود تصمیمات تحصیلی متعددی می‌گیرند که اتخاذ این تصمیمات متأثر از عوامل درونی و بیرونی گوناگون است. این تصمیمات پیامدهای قابل توجهی بر آینده تحصیلی، شغلی و زندگی شخصی آن‌ها دارد. با شناخت علّت‌های پشت تصمیمات تحصیلی می‌توان به بهبود فرایند تحصیلی دانشجویان کمک کرد. همچنین، به دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی در دستیابی به اهداف‌شان و در نتیجه به توسعه آموزش عالی یاری رساند. نکته مهم دیگر، شیوه تحلیل تصمیمات تحصیلی دانشجویان با رویکردهای کلاسیک، نئوکلاسیک، رفتاری و شناختی است. هر کدام از این رویکردها یک نگاه خاص به تصمیم‌گیری دارند که بر اساس تکامل نوین‌ترین و کامل‌ترین رویکرد شناختی است. بنابراین، تحلیل تصمیمات تحصیلی دانشجویان با رویکرد شناختی دستاوردهای درخور توجهی بیشتری را در پی خواهد شد. بر این اساس، هدف از این پژوهش دسته‌بدندی و اولویت‌بندی عوامل مؤثر در تصمیمات تحصیلی دانشجویان با رویکرد شناختی می‌باشد. برای دستیابی به این هدف دو پرسش طراحی شد؛ (الف) با توجه به مدل تصمیم‌گیری شناختی تصمیمات تحصیلی دانشجویان شامل چه مؤلفه‌های است؟ (ب) کدام مؤلفه مدل تصمیم‌گیری شناختی در تصمیمات تحصیلی دانشجویان دانشگاه تهران وزن و اولویت‌ بیشتری دارد؟.
مواد و روش‌ها: این پژوهش در دو مرحله تدوین شده است. در مرحله نخست، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی 50 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی در چهارده دانشکده دانشگاه تهران که در بازه زمانی (1395-1400) دارای تصمیم تحصیلی بوده‌اند با به‌کارگیری روش نمونه‌گیری تصادفی هدفمند انتخاب شدند و با آن‌ها مصاحبه انجام شد. برای تحلیل داده‌ها به طور خاص از رویکرد سه مرحله‌ای الو و کینگاس (2008) استفاده شده است. بر اساس این رویکرد مرحله اول، انتخاب واحد تحلیل و درک و بینش از کل داده‌ها؛ مرحله دوم، سازماندهی و مرحله سوم گزارش نتایج بود. علاوه بر این، ما یک چارچوب تصمیم‌گیری شناختی (نادری، 1393) استفاده کردیم. این چارچوب مبنای برای طراحی سوالات مصاحبه و دسته‌بندی نتایج تحلیل محتوا بود. چارچوب مذکور دارای 9 مؤلفه‌ در لایه‌های گوناگون بود. در بخش دوم، با استفاده از فن تحلیلی آنتروپی شانون تصمیمات تحصیلی اولویت‌بندی شدند. تصمیمات تحصیلی در این پژوهش، شامل: تصمیم به مرخصی، تصمیم به حذف ترم، تصمیم به تغییر رشته، تصمیم به انتقالی و تصمیم به انصراف از تحصیل می‌شود.
بحث و نتیجه‌گیری: در مجموع 9 مقوله اصلی، 21 مقوله فرعی و 600 مفهوم کلیدی بدست آمد. این مقوله‌ها شامل؛ افکار و ادراک (افکار شخصی و ادراکات)؛ ترجیحات (ترجیحات/تمایلات شخصی و ترجیحات/تمایلات غیر شخصی)؛ ارزش‌ها و عواطف (ارزش‌ها و عواطف فردی و ارزش‌ها و عواطف غیر فردی)؛ محیط و شرایط (محیط علمی (دانشگاهی) و شرایط اجتماعی و فرهنگی)؛ اطلاعات و دانش (دانش اطلاعاتی شخصی و دانش اطلاعاتی غیر شخصی)؛ خطر و عدم اطمینان (خطر پذیری و ابهام در شرایط)؛ نهادها و دولت‌ها (سطح دانشگاه، سطح آموزش عالی، سطح آموزش و پرورش، سطح دولت و سطح نظام وظیفه)؛ پیامدها و نتایج (پیامدها و نتایج فردی، پیامدها و نتایج غیر فردی) و فرصت‌ها (فرصت‌های فردی و فرصت‌های غیر فردی) می‌شود. بر اساس وزن‌دهی به مقوله‌ها، مقوله‌های اطلاعات-دانش و خطر و عدم اطمینان وزن بیشتری را به خود اختصاص داده بودند. در واقع، مفاهیم استخراج شده بر اساس مدل تصمیم‌گیری شناختی دسته‌بندی و تحلیل شده‌اند. در پایان، بر اساس یافته‌های پژوهش پیشنهادهای سیاستی برای تصمیم‌گیران در آموزش عالی در دو سطح (خرد و کلان) ارائه شد. از جمله پیشنهادهای سطح خرد، می‌توان به تنوع‌بخشی به سیستم‌های کمک مالی و وام‌های دانشجویی اشاره کرد تا با اقدامات به موقع مانع از تصمیم به انصراف دانشجویان با سطح اقتصادی پایین‌تر جلوگیری کرد. در سطح کلان نیز می‌توان به پیشنهاد توسعه ارتباط دانشگاه‌ها و صنعت و بهبود وضعیت بازارکار دانش آموختگان اشاره کرد تا از طریق ایجاد فرصت‌های شغلی بیشتر برای دانشجویان علاوه بر رشد فردی آنها از تصمیم به مهاجرت آنها نیز جلوگیری کرد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

An Analysis of the Effective Factors in Students' Academic Decisions with a Cognitive Approach (case study: Tehran University Students)

نویسندگان [English]

  • Abolghasem Naderi 1
  • Gholamreza Geraeinejad 2
  • Ebrahim Khodaei 3
  • Ahmad Keykha 4
1 Professor of Economics of Education, University of Tehran, Faculty of Psychology and Educational Sciences, Tehran, Iran
2 Assistant Professor, Faculty of Economics and Accounting, Islamic Azad University of Center Tehran
3 Associate Professor of Assessment and Research, Faculty of Psychology and Educational Sciences, University of Tehran
4 Ph.D. Economics and Finance Management of Higher Education, University of Tehran, Iran
چکیده [English]

Objective: Students make many academic decisions during their academic careers, and these decisions are influenced by many internal and external factors. These decisions have significant consequences on their future education, careers, and personal lives. Knowing the reasons behind academic decisions can help improve students' academic success. Additionally, it has helped universities and higher education institutions achieve their goals, thus promoting the development of higher education. Another important point is the method of analyzing students' academic decisions with classical, neoclassical, behavioral and cognitive approaches. Each of these approaches has a specific look at decision-making based on the evolution of the newest and most complete cognitive approach. Therefore, the analysis of students' academic decisions with a cognitive approach will lead to more noteworthy achievements. Based on this, the purpose of this research is to categorize and prioritize the effective factors in students' academic decisions with a cognitive approach. To achieve this goal, two questions were designed; (a) According to the cognitive decision-making model, what components do students' academic decisions include? (b) Which component of the cognitive decision-making model has more weight and priority in the academic decisions of Tehran University students?
Materials and Methods: This research was conducted in two stages. In the first stage using the qualitative content analysis method of 50 graduate students from fourteen faculties at Tehran University who had made academic decisions during the period (1395-1400) using the purposeful random sampling method. The purposeful selection of samples is based on statistical analysis. We conducted interviews with these selected students. To analyze the data, specifically, the three-step approach of Elo and Kyngäs (2008) has been used. Based on this approach, the first step is choosing the unit of analysis and understanding and insight from the entire data; The second stage was organizing and the third stage was reporting the results. In addition, we used a cognitive decision-making framework (Naderi, 2013). This framework was the basis for designing interview questions and categorizing content analysis results. The mentioned framework had 9 components in different layers. In the second part, we prioritized educational decisions using Shannon's entropy analytical technique. Academic decisions in this research include the decision to leave, remove a semester, change fields, transfer, and drop out.
Discussion and Conclusion: In general, we identified 9 categories, 21 subcategories, and 600 key concepts. These components encompass thoughts and perceptions (personal thoughts and perceptions); preferences (personal preferences/preferences and non-personal preferences/preferences); values and emotions (individual values and emotions and impersonal values and emotions); environment and conditions (scientific environment (university) and social and cultural conditions); information and knowledge (personal information knowledge and non-personal information knowledge); risk and uncertainty (risk and ambiguity in conditions); institutions and governments (university level, higher education level, education level, government level, and military service level); consequences and results (individual consequences and results, non-individual consequences and results) and opportunities (individual opportunities and non-individual opportunities). Based on the weighting of these components, the most important ones are information and knowledge and risk and uncertainty. Essentially, we categorized and analyzed the extracted concepts based on the cognitive decision-making model. In the end, based on the research findings, policy proposals were presented for decision makers in higher education at two levels (micro and macro). Among the micro-level suggestions, we can mention the diversification of the financial aid and student loan systems to prevent students with lower economic levels from dropping out with timely measures. At the macro level, it is also possible to mention the proposal to develop the relationship between universities and industry and improve the labor market situation of graduates in order to prevent them from deciding to emigrate by creating more job opportunities for students in addition to their individual growth.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Shannon Entropy
  • Academic Decisions
  • Student Decision Making
  • Cognitive Decision Making