دانشگاه شهید بهشتی
مدیریت و برنامه ریزی در نظام های آموزشی
2423-5261
2538-6344
3
2
2010
09
23
کاربرد نظریه ویتکین در آموزش کارآفرینی: مطالعه موردی دانشجویان گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه رازی
7
21
FA
خوشقدم
خالدی
دانشگاه رازی
jmpes.sbu@gmail.com
زهرا
اطهری
داشگاه رازی
کیومرث
زرافشانی
دانشگاه رازی
محمد
قهرمانی
دانشگاه شهید بهشتی
dr_ghahramani@yahoo.com
: این پژوهش توصیفی- پیمایشی به منظور تعیین سبک یادگیری دانشجویان بر اساس نظریه ویتکین (1976) انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه رازی تشکیل داد (210N=) که تعداد 135 نفر از آنان بر اساس جدول مورگان و با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات، از آزمون گروهی بازیافت تصاویر پنهان[1] استفاده شد. بر اساس یافتهها، سبک یادگیری دانشجویان مورد مطالعه به طور میانگین، وابسته به محیط است. این دانشجویان در شناسایی فرصتهای کارآفرینانه دارای توانایی قابل توجهی هستند در حالی که در سایر مراحل فرایند کارآفرینی (برنامه ریزی، سازماندهی منابع و راه اندازی کسب و کار) توانایی چندانی ندارند. همچنین تفاوت معناداری بین سبکهای یادگیری دانشجویان پسر و دختر به دست آمد. بدین معنا که دانشجویان پسر از سبک یادگیری مستقل از محیط و دختران از سبک یادگیری وابسته به محیط برخوردارند. آموزش مراحل مختلف فرآیند کارآفرینی متناسب با سبک یادگیری فراگیران موجب اثربخشی آموزشهای کار آفرینی و شکوفایی استعدادهای طبیعی فراگیران میشود.[1]. Group Embedded Figures Test
سبک یادگیری,آموزش کارآفرینی,مستقل از محیط,وابسته به محیط
https://mpes.sbu.ac.ir/article_98345.html
https://mpes.sbu.ac.ir/article_98345_3c18b9406123ddcbe42c7a154b871844.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
مدیریت و برنامه ریزی در نظام های آموزشی
2423-5261
2538-6344
3
2
2010
09
23
میزان مشارکت اعضای هیأت علمی در برنامه ریزی آموزشی و تصمیم گیری واحدهای دانشگاهی
22
29
FA
خدیجه
آزاد
دانشگاه آزاد واحد گرمسار
jmpes.sbu@gmail.com
محمد
جوادی پور
0000-0002-2605-5312
دانشگاه تهران
javadipour846@yahoo.com
غلامعلی
احمدی
دانشگاه شهید رجائی
هدف مطالعه حاضر بررسی میزان مشارکت اعضای هیأت علمی واحدهای دانشگاهی منطقه 10 دانشگاه آزاد اسلامی در برنامه ریزی آموزشی و تصمیم گیری است که در هر یک از ابعاد تصمیم گیری (آموزشی، اداری، پژوهشی) و با توجه به متغیرهای جمعیت شناختی بررسی شد. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است و جامعه آماری تحقیق شامل 1172 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاههای منطقه 10 و نمونه مورد مطالعه شامل 280 نفر اعضای هیأت علمی درسال تحصیلی 88-87 بود که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهایی تصادفی انتخاب شدهاند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است که پایایی آن بر اساس فرمول آلفای کرانباخ 94% به دست آمد. برای تحلیل دادههای تحقیق از مدلهای آماری تک گروهی، t دو گروه مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه و در نهایت استفاده از آزمون LSD به مقایسه دو به دو میانگینها پرداخته شده است. نتایج نشان داد که بین میزان مشارکت اعضای هیأت علمی در برنامهریزی آموزشی و تصمیمگیریهای واحدهای دانشگاهی تفاوت معنیداری وجود ندارد. همچنین میزان مشارکت اعضای هیأت علمی در تصمیمگیریهای آموزشی باعث افزایش تعلق خاطر آنها میشود. بین میزان مشارکت اعضای هیأت علمی بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی تفاوت معنیدار مشاهده نگردید. بین میزان مشارکت اعضای هیأت علمی در تصمیمگیریهای مربوط به حیطه پژوهشی، آموزشی، فرهنگی و اداری تفاوت معنیداری وجود ندارد.
مشارکت,برنامه ریزی,تصمیم گیری,دانشگاه,هیأت علمی
https://mpes.sbu.ac.ir/article_98346.html
https://mpes.sbu.ac.ir/article_98346_dd155501b9dc57328e1e57d7792d9d5c.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
مدیریت و برنامه ریزی در نظام های آموزشی
2423-5261
2538-6344
3
2
2010
09
23
رابطه فرهنگ سازمانی با فرسودگی شغلی در میان اعضاء هیأت علمی و کارکنان دانشگاهی
40
57
FA
سهیلا
زمینی
دانشگاه تبریز
jmpes.sbu@gmail.com
عسگر
پاک مرام
دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب
سمیرا
زمینی
دانشجوی کارشناسی ارشد، مدیریت دولتی
پروین
زارعی
دانشجوی کارشناسی ارشد، مدیریت دولتی
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه فرهنگ سازمانی با فرسودگی شغلی اعضای هیأت علمی و کارکنان دانشگاه تبریز انجام شده است. روش این تحقیق از نوع همبستگی میباشد. 209 نفر از اعضای هیأت علمی و کارکنان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 87-86 به صورت تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده، پرسشنامه فرهنگ سازمانی هافستد HOCQ)) و سیاههی فرسودگی شغلی مازلاک و جکسون (MBI) بودند. دادههای تحقیق پس از جمع آوری بر اساس سؤالها و فرضیه تحقیق با استفاده از روش همبستگی پیرسون، آزمون t برای گروه های مستقل و آزمون تحلیل واریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده گویای آن است که، فرهنگ سازمانی غالب در دانشگاه تبریز از نوع عقلانی میباشد و فرسودگی شغلی در بین سه نوع فرهنگ متفاوت است. به علاوه نتایج تحلیل واریانس نشان داد که بین فرسودگی شغلی اعضای هیأت علمی با توجه به رتبه علمی آنها تفاوت معنی داری وجود ندار.، همچنین نتایج آزمون t مبین این بود که بین فرسودگی شغلی اعضای هیأت علمی و کارکنان تفاوت و بین فرسودگی شغلی زنان و مردان تفاوت معنی دار وجود دارد. همینطور بر اساس نتایج به دست آمده از ضریب همبستگی پیرسون بین فرهنگ سازمانی و فرسودگی شغلی کارکنان رابطه معکوس معنی دار وجود دارد.
فرهنگ سازمانی,فرسودگی شغلی,اعضاء هیأت علمی
https://mpes.sbu.ac.ir/article_98347.html
https://mpes.sbu.ac.ir/article_98347_716d9f4c6a4110b825f1d48a6f81cc37.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
مدیریت و برنامه ریزی در نظام های آموزشی
2423-5261
2538-6344
3
2
2010
09
23
رهبری تراز پنج در میان رؤسای دانشکدههای دانشگاههای جامع
58
77
FA
معصومه
چم آسمانی
دانشگاه شهید بهشتی
jmpes.sbu@gmail.com
زهرا
صباغیان
دانشگاه شهید بهشتی
بهرام صادق
صدق پور
دانشگاه شهید رجایی
هدف از پژوهش حاضر بررسی رهبری دانشگاهی تراز پنج در میان رؤسای دانشکدههای دانشگاههای جامع شهر تهران است که از میان دانشگاههای جامع، با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای مرحلهای دو دانشگاه شهید بهشتی و تربیت مدرس بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و سپس 13 رئیس دانشکده و 150 عضو هیات علمی از هر دو دانشگاه، مورد مطالعه قرار گرفتهاند. با توجه به روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و به منظور گرداوری دادهها از دو پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه اول محقق ساخته جهت بررسی ویژگیهای رهبری تراز پنج و پرسشنامه دوم، پرسشنامة استاندارد شده رهبری اثربخش دانشگاهی رمزدن جهت بررسی میزان اثربخشی رؤسای دانشگاهی بود. میزان پایایی پرسشنامهها با استفاده از روش آلفای کرنباخ، به ترتیب 922/0 و 952/ 0 به دست آمد. دادههای به دست آمده با بهره گیری از آمار توصیفی و استنباطی از جمله ضریب همبستگی پیرسون، t استودنت تک نمونهای،t استودنت گروههای مستقل و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این بررسی عبارت است از: 1- رؤسای دانشکدهها دارای ویژگیهای رهبران تراز پنج هستند. 2- رؤسای دانشکدهها از ویژگیهای حرفهای رهبران تراز پنج برخوردار نیستند. 3- بین ویژگیهای شخصیتی و حرفهای رؤسای تراز پنج دانشکدهها رابطه معناداری وجود دارد. 4- از نظر اعضای هیات علمی، رؤسای تراز پنج دانشکدهها در مقایسه با رؤسای غیر تراز پنج، رهبران اثربخشتری هستند.
رهبری,رهبری دانشگاهی,رهبری تراز پنج,رهبری اثربخش,رهبری اثربخش دانشگاهی
https://mpes.sbu.ac.ir/article_98348.html
https://mpes.sbu.ac.ir/article_98348_51e2b0964b7d540fdb232f3bc44be993.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
مدیریت و برنامه ریزی در نظام های آموزشی
2423-5261
2538-6344
3
2
2010
09
23
کارکردهای مدیریت دانش در دانشگاه ها: مطالعه موردی دانشگاه پیام نور
78
103
FA
میرحسین
سیدزاده
دکتری تخصصی مدیریت آموزش عالی
jmpes.sbu@gmail.com
با توجه به شکلگیری رویکردهای نوین در مدیریت سازمان مرکزی دانشگاه پیام نور، توجه ویژه به مدیریت دانش در جهت نیل به اهداف این دانشگاه، ضروری به نظر میرسد. در این راستا ضمن مرور مبانی نظری پژوهش و طراحی مدل مفهومی، مؤلفههای پژوهش شناسایی و از طریق پیمایش، به وسیله مدیران، معاونان و کارشناسان سازمان مرکزی دانشگاه پیام نور مورد آزمون قرار گرفتند. برای گردآوری داده و اطلاعات از روش مطالعات اکتشافی در تدوین مبانی نظری و روش مصاحبه با استفاده از روش خبره به منظور شناسایی مؤلفهها و متغیرهای پژوهش و استاندارد کردن ابزارهای سنجش و روش پرسشنامه استفاده شده است. برای بررسی پایداری درونی سؤالهای پرسشنامه از تکنیک سنجش پایایی ضریب آلفای کرونباخ که مقدار آن896/0 بود استفاده شد. جامعه آماری پژوهش600 نفر از مدیران دانشگاه پیام نور و نمونه آماری را 220 نفر تشکیل میدادند و از روش نمونهگیری تصادفی با استفاده از جدول تصادفی استفاده شده است. نتایج نشان داد که مدیریت دانش میتواند با یکپارچهسازی سرمایههای دانش دانشگاه پیام نور بر دانشجو-مداری، یادگیری سازمانی، اعتلای فرهنگ سازمانی، رهبری و تصمیمگیری هوشمندانه، طراحی مجدد فرایندها، تولید دانش جدید، تبدیل دانش ضمنی به دانش صریح و توجه به دانش افراد و نخبگان و تسهیم دانش، تأثیر مستقیم بگذارد.
مدیریت دانش,فرهنگ سازمانی,تولید دانش,یادگیری سازمانی,خلاقیت,رهبری هوشمندانه
https://mpes.sbu.ac.ir/article_98349.html
https://mpes.sbu.ac.ir/article_98349_fad4a69d043bd14068a3db5e791b82b0.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
مدیریت و برنامه ریزی در نظام های آموزشی
2423-5261
2538-6344
3
2
2010
09
23
تأثیر شرکت در دورههای آموزش اقدام پژوهی بر مهارتهای حرفهای دبیران آموزش و پرورش
104
125
FA
نرگس
حسن مرادی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
jmpes.sbu@gmail.com
تحقیق حاضر به منظور بررسی اثرات شرکت در دوره اقدام پژوهی بر افزایش مهارتهای حرفهای دبیران منطقه یک شهر تهران در سال تحصیلی 87-86 صورت گرفته است. به همین منظور نظرات 224 نفر از معلمان و دبیران شرکت کننده در دوره اقدام پژوهی طی سالهای 86-83 شاغل در مدارس منطقه یک آموزش و پرورش شهر تهران از طریق پرسشنامه محقق ساخته به صورت اتفاقی، جمع آوری و تجزیه و تحلیل گردید. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفا کرونباخ برابر 87% بدست آمده است. روش پژوهش حاضر توصیفی– کاربردی است و جهت تجزیه و تحلیل دادهها از شاخصهای آمار توصیفی (محاسبه میانگین، انحراف معیار، درصدها و نسبتها) و آمار استنباطی (آزمون t تک گروهی، تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی شفه) استفاده شده است. مهمترین یافته پژوهش حاضر نشان میدهد که اثرات دوره بر افزایش مهارتهای پرورشی (با میانگین 4/85) و مهارتهای آموزشی (میانگین 6/84) بسیار مؤثر بوده است و بیشترین تأثیر آموزشی و پرورشی را در بین معلمان با سابقه کاری بین ده تا بیست سال دارد. همچنین معلمانی که در رشته تحصیلی علوم پایه تحصیل کردهاند، اثربخشی دورهها را نسبت به معلمان سایر رشتههای تحصیلی (علوم انسانی، فنی و مهندسی و سایر رشتهها) بیشتر ارزیابی نمودهاند.
اقدام پژوهی,آموزش معلمان,ارزیابی آموزش
https://mpes.sbu.ac.ir/article_98350.html
https://mpes.sbu.ac.ir/article_98350_1f8a6f0d4669bbcedeff2990f5c8d74d.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
مدیریت و برنامه ریزی در نظام های آموزشی
2423-5261
2538-6344
3
2
2010
09
23
کاستیهای آموزش در سازمانها و راهکارهای برون رفت از آنها از دیدگاه مدیران و کارشناسان بخش آموزش
126
142
FA
اباصلت
خراسانی
دانشگاه شهید بهشتی
jmpes.sbu@gmail.com
اعظم
ملامحمدی
کارشناس مدیریت و برنامه ریزی آموزشی
هدف این پژوهش بیان مشکلات اساسی آموزش و ارائه راهکارهایی برای رفع این مشکلات از سوی مدیران و کارشناسان آموزش در سازمانهای صنعتی و غیرصنعتی است. این کار از طریق مصاحبه هدایت شده در قالب 4 سؤال اساسی و با ابزار پرسشنامه از 100 مدیر و کارشناس آموزش انجام گرفت. نتایج تحلیل دادهها در رابطه با مشکلات آموزش در 4 بخش کلی بیان شدهاند که عبارتند از: 1) دیدگاه مدیران نسبت به آموزش، 2) شرایط و جو سازمانی حاکم، 3) دیدگاه پرسنل اداری و کارمندان بخش آموزش، و 4) چگونگی برگزاری دورهها و میزان اثربخشی آنها. مهمترین نکته مورد توجه در بخش اول مربوط به "هزینهای بودن نگاه مدیران در مورد آموزش" است. از جمله اصلیترین نکتهای که در بخش دوم ارائه میشود "کمبود امکانات و عدم تخصیص بودجه کافی به آموزش" است. در بخش سوم نیز نکات مهمی حائز اهمیت است که بیشترین فراوانی در نمونه را مبحث "عدم تناسب مدرک دانشگاهی با شغل سازمانی" داراست.
آموزش,نیازسنجی آموزش,ارزیابی آموزش,مدیران آموزشی
https://mpes.sbu.ac.ir/article_98351.html
https://mpes.sbu.ac.ir/article_98351_86841865442d349beba18126d6e1ee81.pdf